دانشجویان ورودی 85 زمین شناسی خواف
به یکی میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه
یارو داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم منو گرفت و خورد دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!! یارو میگه: ای بابا، کدوم زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی
از یکی میپرسن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟ میگه بابا ما سرمون میشه کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی است
فروشنده: 100 هزار تومان مشتری: وای! اون یکی چنده؟ فروشنده: وای وای!!
تا دهنت بازه لطفا این اصغر ما رو هم صدا کن
سپری میکنم
یکی زنگ میزنه 118 میگه شماره حیف نون رو دارید یارو میگه نه ، میگه پس من میگم تو یادداشت کن داشته باشی
اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده
یارو میره خواستگاری، از دختره خوشش نمیاد، به بابای عروس میگه : ما میریم یه دور میزنیم ، بر میگردیم ، راستی تا ساعت چند بازید ؟
یه دفعه دو تا هزار پا همدیگر رو بغل میکنن میشن زیپ
یه پیرمرد چاخانه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، البته سال چهل و نه که مثل الان نبود دو نفر خیلی بود
یه یارو زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه . به نام ... ؟ یارو میگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا , یه پیتزا می خواستم. موضوع مطلب : پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
|
|