اندازه گیری موقعیت ساختار های خطی:
اندازه گیری روند و میل:
اگر ساختار خطی پایین تر از خط دید ما قرار گرفته باشد، بازوی نشانه روی و در پوش کمپاس را باز کرده و شکاف بلند بازو را موازی با ساختار خطی می گیریم. اگر ساختار خطی بالاتر از سر ما قرار داشت ( مثلا روی لایه ای در بالای سرمان) زیر ساختار ایستاده و ساختار خطی را با خط سیاه محور آینه درپوش کمپاس در یک ردیف قرار می دهیم. در هر دو حالت کمپاس را بوسیله تراز کروی ( تراز چشم گاوی) تراز می کنیم. اگر ساختار خطی دارای میل بود تنها یکی از جهات عقربه ( شمالی یا جنوبی) روند صحیح ساختار خطی را نشان می دهد.
نکته: عموما بسیاری از زمین شناسان مبتدی دچار اشتباه در خواندن روند صحیح می شوند. برخی افراد عادت دارند که تنها جهت شمالی ( به رنگ سفید) عقربه کمپاس را بخوانند و یا برعکس، که این باعث اشتباه شایع در خواندن روند ساختار خطی می شود. هنگام استفاده از کمپاس برانتون باید فاقد حساسیت نسبت به جهت خاص باشیم و تنها جهت عقربه ای که راستای صحیح میل خط را نشان می دهد بخوانیم ( جهتی که خط به سمت پایین شیب دارد، نه بالا). بنابراین زمانی که مشخصات یک خط را می خوانیم همیشه تنها روند یکی از جهات عقربه کمپاس صحیح است.
برای مشخص کردن جهت صحیح، ما باید از جهات جغرافیایی محلی ، یعنی از جهت شمال یا جنوب در صحرا در هر لحظه آگاه باشیم. برای مثال، اگر ساختار خطی ای را که به سمت جنوب (جنوب یا جایی در ربع جنوب غربی یا جنوب شرقی) میل دارد اندازه گیری می کنیم، باید روند عقربه ای را که یکی از این جهات جنوبی را نشان می دهد بخوانیم ( مثلا 120o یا S60o E) نه جهات مقابل آن در سمت شمال ( 300o یا N60oW ) را که بوسیله جهت دیگر عقربه نمایش داده می شود. پس برای یک خط روند های 120o و 300oمعادل یکدیگر نیستند و تنها یکی از جهات صحیح است ( در این مثال 120o یا S60o E). جهت صحیح روند ممکن است با جهت سفید عقربه و یا جهت سیاه آن نشان داده شود. رنگ عقربه منوط به چگونگی در دست گرفتن کمپاس (بازوی متحرک در نزدیک بدن و یا مقابل) و جهت دید ما در صحرا ( به سمت شمال یا جنوب) می باشد. بنابراین برای احتراز از خطاهای رایج، مهم نیست که کمپاس را چگونه در دست گرفته اید و یا به چه سمتی ایستاده اید، تنها بدانید که شمال یا جنوب جغرافیایی در موقعیتی که ایستاده اید کجاست و از خودتان این سئوال را بپرسید: خط به کدام سمت پایین می رود ( یعنی میل دارد) ؟ اگر به سمت شمال میل دارد، عقربه ای را که سمت شمال یا شمال شرقی یا شمال غربی را نشان می دهد (سفید یا سیاه) بخوانید نه جهت مقابل آن را. این راحت ترین و کاربردی ترین راه برای اندازه گیری صحیح یک خط است. البته اگر یک ساختار خطی میل نداشته باشد ( یک حالت ویژه)، می توان آزادانه هر کدام از جهات سفید یا سیاه عقربه را قرائت کرد، زیرا خط افقی است (هر دو جهت مشابه است).
مثال: ما قله یک ریپل مارک که تقریبا روندی به سمت شمال دارد را اندازه می گیریم ( ما در صحرا جهت شمال را می دانیم زیرا کمپاس داریم!). قله ریپل مارک دارای میل است و روی لایه بندی که خود دارای شیب است قرار گرفته است. بازوی نشانه روی کمپاس را با قله ریپل مارک در یک راستا قرار داده و روندی را که یکی از جهات شمالی یا جنوبی عقربه ( سفید یا سیاه) که به شمال نزدیک تر است نشان می دهد، می خوانیم. بنابراین اگر جهت سیاه عقربه N20oW را مشخص کند و جهت سفید آن S20oE ، ما باید جهت سیاه عقربه را بخوانیم. اشتباها تصور نکنید که جهت سفید عقربه شمال را به شما می دهد و شما باید آن را بخوانید که این اشتباه رایجی است.
اندازه گیری زاویه پیچ برای عناصر خطی:
چنانچه ساختار خطی مورد نظر دارای میل تندی بود بهتر است به جای روند و میل از زاویه پیچ استفاده شود. اندازه گیری زاویه پیچ تنها در حالتی ممکن است که ساختار خطی بر روی یک سطح فیزیکی قرار گرفته باشد. برای مثال اگر دسته ای از خش لغزهای مایل بر روی سطح یک گسل وجود داشته باشد، این خش لغزها را به این صورت اندازه گیری می کنیم. ابتدا صفحه ای را که حاوی ساختار های خطی است اندازه گیری می کنیم( یعنی گسل). سپس زاویه پیچ خش لغزها روی صفحه گسل را به طریقه زیر اندازه می گیریم. یک حلقه کروی برجسته در پشت کمپاس برانتون وجود دارد که برای اندازه گیری زاویه پیچ طراحی شده است. در و بازوی کمپاس را کاملا باز کرده و لبه در و بدنه آن را با ساختار خطی مورد نظر در یک ردیف قرار می دهیم تا زمانیکه حلقه پشت کمپاس به سطح گسل مماس شود. اگر شیب سنج استوانه ای در این حالت تراز نشد به آرامی بدنه کمپاس را حرکت داده و اندکی شیب سنج را می چرخانیم و بدنه کمپاس را به محل اولیه بر می گردانیم تا زمانیکه لبه با خط تراز شود. اگر شیب سنج تراز نشد، این مرحله را چندین بار تکرار می کنیم تا زمانی که شیب سنج لبه کمپاس را به موازات خش لغز تراز نماید و حلقه زیر کمپاس به طور کامل به روی صفحه گسل خوابیده باشد. در این حالت عدد روی صفحه مدرج شیب سنج را که نشانگر شیب سنج مقابل آن ایستاده است می خوانیم. این روش یک فرایند آزمون و خطا برای بدست آوردن زاویه پیچ است و برای کسب مهارت نیاز به تمرین و ممارست دارد.
اندازه گیری زوایای قائم، ارتفاع و فاصله:
برای اندازه گیری زوایای قائم، درپوش را خم کرده و کمپاس را همانگونه که برای اندازه گیری میل ساختار های خطی شرح داده شد یعنی با شیب سنج استفاده می کنیم. زاویه قائم (q ) می تواند برای محاسبه ارتفاع (h ) یک جسم یا شیء (مثل دیوار، برج و قله کوه) با استفاده از فرمول h = x tan q مورد استفاده قرار گیرد، البته باید فاصله (x ) با جسم را بدانیم.
همچنین می توانیم از توابع مثلثاتی برای محاسبه فاصله افقی (x) از نقطه A تا یک جسم در نقطه B به این صورت استفاده نمائیم. از نقطه A به نقطه C می رویم به طوریکه خط AC عمود بر خط AB می باشد. این کار را می توان به کمک کمپاس با بدست آوردن زاویه 90 درجه از خط AB انجام داد. با پیمایش (pacing) فاصله AC را 10 متر تعیین می کنیم( البته اگر اندازه قدم هایمان را بدانیم). زاویه C به B را می خوانیم. کم کردن این دو زاویه از هم زاویه b بین AB و CB را مشخص می کند. حال ما یک مثلت قائم الزاویه ABC داریم که AC = 10m و AB = x است و زاویه b نیز مشخص است. حال از معادله زیر استفاده می کنیم:
tan b = AC/AB = 10m/x
و مقدار x به متر بدست می آید.
اندازه گیری ضخامت حقیقی لایه ها:
کمپاس می تواند به روش دستی که بر روی پایه نگهدار(Jacob Staff) قرار داده شده است برای اندازه گیری ضخامت حقیقی واحد های سنگ چینه ای ( مانند عضو و سازند) به روش زیر مورد استفاده قرار گیرد.
شیب واقعی لایه ها را اندازه گیری کرده و شیب سنج را در آن زاویه تنظیم می کنیم.کمپاس را به صورت قائم با درپوش نیمه بسته بر روی پایه سوار کرده ( مانند حالتی که میل را می خوانیم) و از قرارگیری شیب سنج در حالتی که زاویه شیب را اندازه گرفته ایم اطمینان کسب می کنیم. از مرز پایینی یک واحد چینه ای شروع می کنیم. پایه را به جهت شیب لایه ها خم کرده و همزمان درون آینه نگاه می کنیم تا زمانی که حباب شیب سنج در مرکز قرار گیرد. در این موقعیت از طریق سوراخ دید و پنجره نشانه روی نگاه کرده و نقطه ای روی زمین که محل برخورد خط دید ما با زمین است مشخص می کنیم. پایه نگهدار را در آن محل قرار داده و این عمل را تکرار می کنیم و تعداد دفعات (n) آن را شمارش می کینم تا به مرز بالایی واحد سنگ چینه ای برسیم. حال با ضرب تعداد دفعات در طول پایه ( مثلا 5/1 متر) ضخامت حقیقی واحد چینه ای بدست می آید.
استفاده از پایه نگهدار و کمپاس برای تعیین ضخامت حقیقی لایه ها
اندازه گیری موقعیت صفحات:
برای بدست آوردن موقعیت یک ساختار خطی ما نیاز به اندازه گیری امتداد و شیب آن ساختار داریم. برای این کار از دو روش می توانیم استفاده کنیم:
1. روش مستقیم:
اگر صفحه صاف، هموار و غیر مغناطیسی باشد راحت ترین راه برای اندازه گیری امتداد و شیب صفحه تماس کناره بدنه کمپاس با صفحه است به صورتیکه حباب تراز کروی در مرکز قرار گیرد. با این کار خطی افقی موازی محل برخورد کناره کمپاس و صفحه ایجاد می شود. در این حالت در خواندن هریک از دو سمت عقربه کمپاس مختاریم ( یعنی 140o و 320oامتدادهای مشابه اند). با این کار امتداد صفحه مشخص می شود. می توان خط امتداد را با یک مداد به موازات لبه بدنه کمپاس بر روی صفحه کشید. در موارد ویژه مانند زمانی که می خواهیم جهت نمونه های سنگی برداشت شده برای بررسی های ساختاری را مشخص کنیم باید یکی از طرفین خط افقی رسم شده را با علامت فلش مشخص کنیم.
طریقه قرار دادن لبه کمپاس بر روی لایه برای بدست آوردن امتداد لایه
بعد از اندازه گیری امتداد، مقدار شیب صفحه با قرار دادن لبه بدنه کمپاس بر روی صفحه و در جهت عمود بر خط امتداد و تراز کردن شیب سنج ( تراز استوانه ای) بدست می آید. برای تعیین جهت شیب با تراز کردن تراز استوانه ای جهتی را که صفحه به طرف آن شیب دارد مشخص می کنیم.
صفحه مدرج شیب سنج
برخی اوقات سطح زیرین لایه ها در دسترس می باشد و برداشت امتداد و شیب لایه از آن به این صورت باید انجام شود. ابتدا سطح هموار زیر لایه را انتخاب نموده و یا به کمک یک تخته، سطح صافی را بوجود می آوریم و به همان روش مستقیم امتداد و مقدار شیب را بدست می آوریم. یعنی درپوش کمپاس را به سطح زیر لایه چسبانده و با تراز کردن تراز کروی امتداد لایه را می خوانیم و جهت شیب نیز با 90 درجه فاصله از امتداد مشخص می شود و مقدار شیب را نیز با همان روشی که در بالا ذکر شد بدست می آوریم.
طریقه قرار دادن کمپاس در سطح زیر لایه
نکته: در امریکا نحوه نوشتن این مشخصات به ترتیب امتداد، شیب و جهت شیب است (مثلا 050o, 30o NW) و این به دلیل ترتیب برداشت داده های یک صفحه بوسیله کمپاس برانتون است. در سیلوا و کمپاس های مشابه توانایی اندازه گیری شیب و جهت آن قبل یا بدون اندازه گیری امتداد وجود دارد. بنابراین در اروپا و سایر نقاط جهان فرمت نوشتن به صورت مقدار شیب و جهت شیب می باشد که یک کمیت برداری است (مانند 30o, 320o ).
2. روش غیر مستقیم:
اگر صفحه مورد نظر صاف نباشد و در مقابل خط دید ما قرار داشته باشد، ما باید از روش نشانه روی چشمی به این طریق استفاده کنیم. بازوی نشانه روی را باز کرده و سر یا نوک نشانه روی را خم می کنیم. یکی از چشم ها را بسته و به طرفین حرکت می کنیم تا زمانی که لبه سطح شیبدار را ببینیم. در صورتیکه حرکت بیشتر باعث مشخص شدن سطح صفحه شیبدار می شود، حرکت را متوقف می کینم. در این موقعیت ما در حال مشاهده صفحه از لبه کناری آن هستیم و آن را به صورت یک خط می بینیم. در کمپاس را خم می کنیم تا موقعی که لبه سطح شیبدار را از طریق پنجره نشانه روی روی درپوش ببینیم. کمپاس را به این صورت در دست می گیریم: دو انگشت شست را زیر بازوی نشانه روی بدنه کمپاس می گیریم و دو انگشت نشانه را روی لبه درپوش و انگشت های وسط را پشت قسمت افقی بدنه می گیریم. درپوش کمپاس را حرکت می دهیم تا تراز کروی ( چشم گاوی) در آینه مشاهده شود. آن را تراز کرده و کمپاس را به صورتی می گیریم که خط سیاه میان پنجره نشانه روی، لبه صفحه را قطع کند ( سعی نکنید که خط سیاه با لبه دقیقا تراز شود، زیرا این کار باعث کج شدن بدنه کمپاس و بر هم خوردن تراز آن می شود، مگر اینکه صفحه قائم باشد ). نفس خود را حبس کنید و جهتی را که هر کدام از جهات سفید یا سیاه عقربه ( هر کدام که در آینه مشخص است ) نشان می دهد بخوانید. این عدد امتداد صفحه را در آینه و بدون حرکت بدنه و بر هم خوردن تراز نشان می دهد. در همین موقعیت برای خواندن مقدار شیب، لبه بدنه کمپاس را با لبه صفحه در یک ردیف قرار داده و با تراز کردن شیب سنج مقدار آن را می خوانیم. برای تعیین جهت شیب، جهت اصلی که صفحه به آن سمت شیب دارد را به روشی که قبلا ذکر شد بدست می آوریم.
اگر صفحه مورد نظر قائم و زمین افقی باشد ( یک حالت خاص )، مستقیما روی لبه صفحه ایستاده و روند لبه صفحه را می خوانیم این روند همان امتداد صفحه است.
نکته: برخی زمین شناسان بی تجربه فرض می کنند که می توانند امتداد یک صفحه شیبدار غیر قائم را به این روش محاسبه کنند. تکنیک ایستادن بر روی لبه صفحه برای حالتی که صفحه غیر قائم و سطح بالایی غیر افقی می باشد، کارا نیست و روند لبه صفحه در این حالت امتداد را به ما نمی دهد. در چنین حالاتی ما می بایست مستقیما امتداد را به روش نشانه روی چشمی یا به روشی که در بالا توضیح داده شد ( تماس کمپاس با صفحه ) بدست آوریم
اندازه گیری شیب توپوگرافی از دور:
برای بدست آوردن شیب توپوگرافی هر ناحیه، ابتدا طوری می ایستیم که توپوگرافی مورد نظر به صورت یک خط نمایان شود. آنگاه درپوش کمپاس را در امتداد بدنه قرار داده و آن را در مقابل خود گرفته به صورتیکه یکی از کناره های کمپاس یا خط محور آینه ، بر شیب توپوگرافی مماس شود، در این حالت تراز شیب سنج را تنظیم کرده و مقدار شیب را می خوانیم
بدست آوردن موقعیت یک خط مابین دو نقطه:
معمولا ما نیاز داریم تا روند و میل یک خط اتصال دهنده دو نقطه را مانند خط میان دو نفر، یا یک نفر تا یک جسم (مانند خانه، برج یا یک علامت ) بدست آوریم. برای انجام این کار ما می توانیم از یکی از روش های نشانه روی چشمی یا کمری استفاده نمائیم. روش نشانه روی چشمی در بالا توضیح داده شد.
برای روش نشانه روی کمری، در کمپاس را در نزدیک بدن قرار داده و آن را کج می کنیم تا وقتی که بدنه کمپاس با تراز کردن تراز چشم گاوی، افقی شود. موقعیت هدف از درون آینه با خط سیاه میان آینه هدف گیری کرده و بعد کمپاس را با تراز کروی تراز کرده و روند را می خوانیم.
اندازه گیری میل این خط به این ترتیب است: کمپاس را قائم کرده ( بدنه قائم باشد ) تا درپوش و بازوی نشانه روی خمیده شود. از درون سوراخ درون راس نشانه روی (sighting tip) و از میان پنجره نشانه روی نگاه کرده و شیب سنج را تراز می کنیم تا موقعی که نقطه ای مشخص بر روی هدف مورد نظر رویت شود. اگر دو شخص دارای قد یکسان باشند تقاطع چشمان شخص هدف گیری شده با خط سیاه میان پنجره نشانه روی نقطه مورد نظر است. و اگر ما به سوی فردی که از ما کوتاه تر است ( مثلا 5 سانتیمتر کوتاه تر) نشانه رفته ایم، باید نقطه مورد نظر را 5 سانتی متر بالاتر از خط دید او(مثلا روی سر او) در نظر گرفت. وقتی که شخص هدف 5 سانتی متر از ما بلندتر است باید دهان او را نشانه روی کنیم.
اندازه گیری موقعیت یک صفحه با تکنیک دو خط:
تکنیک دو خط یک روش بسیار مفید و دقیق اندازه گیری صفحات تقریبا افقی یا با شیب کم می باشد. این صفحات کم شیب بسیار رایج بوده و بطور دقیق با اندازه گیری امتداد و شیب قابل اندازه گیری نمی باشند اگر سطح رخنمون شده صفحه کوچک باشد، دو مداد نوک تیز را با زاویه زیاد نسبت به یکدیگر بر روی صفحه قرار می دهیم. نوک تیز مداد ها میل به سمت پایین را نشان می دهند. روند و میل دو خط را اندازه گیری می کنیم (1 و 2). چنانچه صفحه نیمه افقی بزرگ و عریض باشد ( مانند یک لایه بازالتی)، دو خط بلند را بوسیله دونفر تعیین می کنیم. دو شخص در دو نقطه می ایستند و به سمت یکدیگر نشانه رفته، روند و میل خطی را که دیگری را قطع می کند بدست می آورند (1). میانگین این دو را بدست می آوریم. همین کار را دوباره برای بدست آوردن روند و میل یک خط دوم نیز انجام می دهند (2). برای بدست آوردن جهت گیری یک صفحه که شامل دو خط است، خط ها را به صورت دو نقطه بر روی استریونت می کشیم، و صفحه را حرکت می دهیم تا دو نقطه بر روی یک دایره بزرگ قرار گیرند. امتداد و شیب دایره بزرگ را می خوانیم.
اگرچه تکنیک دوخط بهترین راه برای تعیین موقعیت صفحات کم شیب یا نیمه افقی است، موقعیت صفحات کم شیب کوچک ( مثلا لایه بندی در منطقه لولایی چین های میکروسکوپی) می تواند به روش آزمون و خطا به صورت زیر تعیین شود. شیب لایه را در جایی که فکر می کنیم به حداکثر شیب ( شیب حقیقی) نزدیک است،پس از تراز کردن شیب سنج، اندازه گیری کرده و مقدار آن را به خاطر می سپاریم. کمپاس را می چرخانیم تا زمانی که گوشه قائم الزاویه کمپاس صفحه را لمس کند. در این حال شیب را مجددا می خوانیم. اگر شیب کمتر از عدد قبلی باشد ما از شیب حقیقی فاصله داریم و اگر عدد اولیه به شیب حقیقی نزدیک تر است. کمپاس را به حالت اولیه باز گردانده و این بار در جهت مخالف حرکت می دهیم. این کار را تکرار می کنیم را زمانی که ما حداکثر شیب را که همان شیب حقیقی است بدست آوریم. وقتی که شیب حقیقی و مقدار آن مشخص شد، راستای صفحه را در جهت عمود بر خط شیب اندازه گیری می کنیم.
استفاده از کمپاس برای تعیین دو نقطه هم ارتفاع:
گاهی اوقات ما بر روی مرز یک لایه افقی ( مانند یک لایه بازالتی یا یک لایه رسوبی) بر روی یک تپه قرار گرفته ایم و نیاز به تعیین یک نقطه هم ارتفاع بر روی تپه مجاور داریم. به این صورت عمل می کنیم: شیب سنج را بر روی عدد صفر صفحه مدرج آن تنظیم می کنیم، و کمپاس را از پهلو ( به صورت قائم ) به صورتیکه برای اندازه گیری میل توضیح داده شد می چرخانیم. از سوراخ نوک بازوی نشانه روی به داخل پنجره نشانه روی نگاه کرده و شیب سنج را با حرکت دادن بدنه کمپاس به بالا یا پایین و نگاه کردن در آینه تراز می کنیم ( در حالتی که صفر درجه را نشان می دهد و بدون اینکه شیب سنج را حرکت دهیم ). وقتی شیب سنج تراز شد، نقطه ای را که محل تقاطع خط دید شما با زمین است بر روی تپه مقابل مشخص می کنیم. این نقطه، نقطه هم ارتفاع با محل ایستادن ما، بر روی تپه مجاور می باشد.
نشانه روی چشمی برای تعیین ارتفاع نقاط نسبت به خود
این تکنیک همچنین برای تعیین امتداد یک لایه به روش دستی نیز استفاده می شود. کافی است تا شیب سنج را بر روی عدد صفر قرار داده، بر روی یک لایه ایستاده و در طول لایه نگاه کنیم و شیب سنج را بدون حرکت دادن پیچ تنظیم آن تراز کنیم. بعد از اینکه شیب سنج تراز شد، نقطه ای را بر روی لبه لایه در راستای خط دید افقی مان مشخص می کنیم. اکنون ما خط امتداد را بدست آورده ایم (خط افقی ) و کافی است تا راستای آن را به روش نشانه روی چشمی و یا کمری بخوانیم. برای اینکه در چنین موقعیتی شیب لایه را در جهت عمود بر خط امتداد بخوانیم، شیب سنج را به صورتیکه برای اندازه گیری شیب توضیح داده شد استفاده می کنیم
یافتن موقعیت با استفاده از کمپاس و نقشه:
در این بخش می آموزیم که چگونه از یک کمپاس و نقشه توپوگرافی برای برای مشخص کردن موقعیتمان بر روی نقشه استفاده کنیم.
اولین کار تنظیم کمپاس با انحراف مغناطیسی ناحیه است. اگر این کار صورت نگیرد برداشت ها و نتایج آنها اشتباه شده و به مکانی که مد نظرمان است نخواهیم رسید. انحراف مغناطیسی در منطقه مورد نظر، باید بر روی نقشه چاپ شده باشد. بعد از یافتن انحراف مغناطیسی بر روی نقشه، باید آن را بر روی کمپاس خود منتقل کنیم. اگر از کمپاس برانتون استفاده می کنیم کافی است تا همانطور که قبلا ذکر شد، پیچ برنجی را که در کنار بدنه کمپاس قرار دارد بچرخانیم تا شاخص (index pin) روی صفحه مدرج بر روی میزان انحراف درست قرار گیرد. برای مدل های دیگر کمپاس می توانیم انحراف مغناطیسی را با چرخاندن دایره مدرج بیرونی کمپاس تا زمان قرارگیری عدد مورد نظر روی صفحه مدرج در مقابل خط شاخص لبه بالایی کمپاس تصحیح نمود. برای نمونه های دیگر کمپاس که با این روش ها قابل تصحیح انحراف مغناطیسی نیستند باید به کتاب راهنمای همراه آن مراجعه نمود. نکته قابل توجه این است که این انحراف حتما باید تصحیح گردد.
مشخص کردن جهت:
ما با نقشه خود در صحرا ایستاده ایم و می خواهیم از نقطه ای (A) به نقطه دیگر(B) برویم. اولین چیزی که باید مشخص کنیم جهت A تا B است. دو راه برای این کار وجود دارد.
ساده ترین راه همراه داشتن یک نقاله در صحراست. با قرار دادن نقاله بر روی نقشه در راستای شمال – جنوب به طوریکه مرکز نقاله بر روی نقطه A ،یعنی محلی که شما در آنجا هستید، قرار گیرد به سادگی می توانید جهت A تا B یعنی جهتی که شما می خواهید بدان سو حرکت کنید را از روی نقاله بخوانید.
تعیین جهت بین دو نطقه بر روی نقشه به کمک کمپاس
اگر نقاله به همراه نداشتید می توانید جهت حرکت خود را با کمک کمپاس مشخص کنید. برای اینکار کمپاس خود را بر روی نقشه می گذاریم به صورتی که لبه آن در راستای شمالی – جنوبی و مرکز کمپاس بر روی خط بین دو نقطه A تا B قرار گیرد.
حال نقشه و کمپاس را با یکدیگر می چرخانیم تا نوک شمالی عقربه کمپاس مقابل عدد 0 درجه روی صفحه مدرج قرار گیرد. اکنون می توانیم جهتی را که باید حرکت کنیم با خواندن عددی که حاصل برخورد خط AB با صفحه مدرج کمپاس است بدست آوریم.
این نکته را هم باید در نظر بگیریم که بر روی کمپاس برانتون جای شرق و غرب (E&W) برعکس است و این نباید ما را در خواندن جهت دچار اشتباه کند.همیشه شرق در سمت راست شمال و غرب در سمت چپ آن قرار دارد.
حرکت از A به سمت B :
بعد از اینکه مشخص کردیم به کدام جهت می خواهیم حرکت کنیم، حال باید بدانیم برای رسیدن به نقطه مورد نظر چگونه از کمپاس خود استفاده کنیم. مثلا جهتی که باید از A به B طی کنیم 21 درجه به سمت شرق (N 21°E) است. برای این کار کافی است خط مستقیم با زاویه 21 درجه از شمال را تا رسیدن به مقصد طی کنیم.
برای اینکه خود را در این راستا قرار دهیم، کمپاس را طوری به دست می گیریم که نوک شمالی عقربه جهتی را که ما می خواهیم نشان دهد اما در ربع کناری. به عنوان مثال ما می خواهیم به سمت N 20°E حرکت کنیم. برای این کار کمپاس را طوری حرکت می دهیم که نوک شمالی عقربه آن مقابل 340° (N 20°W) قرار گیرد.
وقتی که این کار را انجام دهیم لبه جلویی کمپاس ما زاویه 20 درجه را در جهتی که می خواهیم حرکت کنیم به ما نشان می دهد.
در تصویر A عقربه شمال شرق را نشان می دهد درحالیکه جهتگیری کمپاس به سمت شمال غرب است.
اغلب کمپاس ها دارای یک سیستم نشانه روی برای دقت بیشتر در تعیین مقصد هستند. کافی است همانطور که قبلا توضیح داده شد، از طریق این بازوی نشانه روی به مقصدی که می خواهیم به آن برسیم نگاه کنیم و جهت حرکت خود را تعیین کنیم.
با یافتن یک شیء ( مانند یک درخت یا یک تخته سنگ بزرگ) که در مسیرمان قرار گرفته است، می توانیم آزادانه به سمت آن حرکت کنیم بدون آنکه تغییری در مسیرمان ایجاد گردد. پس از اینکه به شیء مورد نظر رسیدیم شیء دیگری را در همان مسیر نشانه روی کرده و به سوی آن حرکت می کنیم. این کار را آنقدر تکرار می کنیم تا به نقطه B برسیم.
یافتن موقعیت خود بر روی نقشه:
اکنون ما می دانیم که چگونه با استفاده از کمپاس خود از A به B برویم. اما اگر محل دقیق ایستادن خود (نقطه A ) را ندانیم چکار باید بکنیم؟
ساده ترین راه استفاده از دستگاه GPS جیبی است. کافی است با این دستگاه مختصات محلی را که ایستاده ایم بدست آوریم و بر روی نقشه با کمک مختصات ثبت شده بر روی آن موقعیت خود را بیابیم. اما اگر ما فاقد GPS بودیم و در منطقه ای با توپوگرافی برجسته قرار داشتیم می توانیم به کمک کمپاس خود محل دقیق خود را مشخص نمائیم.
با رسم سه خط متقاطع بر روی نقشه به راحتی می توانیم محل ایستادن خود را بر روی آن مشخص نمائیم. در مرحله اول سه جلوه توپوگرافی را که به راحتی می توانیم بر روی نقشه خود مشخص نمائیم انتخاب می کنیم ( مثلا قله کوه ). با اولین انتخاب آغاز
می کنیم و راستای خط بین آن نقطه تا محلی که ایستاده ایم را بوسیله کمپاس تعیین می کنیم و با مداد خطی را با همان راستا و به کمک نقاله بر روی نقشه توپوگرافی می کشیم به صورتی که این خط از نقطه مورد نظر عبور کند. این کار را برای دو نقطه دیگر نیز تکرار می کنیم و خط های دیگر را نیز بر روی نقشه می کشیم. سه خط در یک نقطه روی نقشه یکدیگر را قطع می کنند و آن محل ایستادن ما است.
موضوع مطلب : کمپاس و کاربرد های آن