دانشجویان ورودی 85 زمین شناسی خواف
شاید از همه آدمای دنیا بدبختر من باشم، چون هرچی توی زندگی آدما دقت می کنم، هیچ کسُ مثل خودم نمی بینم، از همون اول که چشممُ باز کردم، توی دنیا کسی منو نخواست، مادرم زن دوم بابام بود، بابام از زن اولش چهار تا دختر داشت، برای اینکه پسر دار بشه، مادرمُ می گیره، زد و از شانس بد بچه اول مادرم هم دختر شد، که اون دختر بیچاره کسی جز من نبود، برام تعریف کردن یه شب بعد از به دنیا اومدن من، بابام بغلم می کنه و منو می بره می زاره پشت در حیاط ، توی چله زمستون، شاید هیچ کس با ورش نشه، اما واقعیت داره، تا صبح توی کوچه موندم، تا اینکه نزدیک صبح یکی از همسایه ها که داشته می رفته سر کار منو می بینه و بغلم می کنه بعدشم حدس می زنه بچه واسه موضوع مطلب : به جرم دختر بودن پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
|
|